با اینکه تبعات جسمی و روانی استرس مجزا هستند، اما بی گمان با یکدیگر در ارتباطند.
بیماری هایی که عامل آن استرس باشد، مطمئناً بر روی عملکرد کاری و شغلی، حضور در محل کار و رفتار در محل کار و جز آنها اثر گذار هستند.
از سوی دیگر رفتار نامناسب در مورد کار، درگیری های شخصی با همکاران و اثرات خارجی دیگر مانند مشکلات مالی و زناشویی می تواند موجب افزایش فشارخون و نیز دیگر بیماری های جسمی اشاره شده گردند.
وقتی استرس کنترل نشود، می تواند هم به جسم آسیب جدی وارد کند و هم به روان. یک نقطه مشترک در زندگی بیشتر افراد که طعمه اثرات بالقوه استرس کنترل نشده هستند، وجود دارد. این نقطه اشتراک این است که بیشتر استرس هایی که آنها دارند و یا داشته اند، می توانسته کنترل شوند اما مدیریت کاملاً غلطِ استرس سبب شده است که آنان به بیماری، افسردگی و حتی مرگ گرفتار شوند.
طبیعت قابل اصلاح این بیماری ناشی از سوء مدیریت، نباید ما را به اشتباه اندازد که نتایج حاصل از آن ضعیف و پیش پااُفتاده است و دست کم گرفته شود، زیرا اثرات مخرب آن واقعی و سخت است. این اثرات عبارتند از:
جسمی: افراد بیمار می شوند. این افراد طول عمر کمتری دارند.
مالی:افراد نمی توانند کار خود را به نحو احسن انجام دهند.
احساسی: چون افراد برجسته ای نیستند،نمی توانند روابط خود را به خوبی حفظ کنند.
معنوی: معمولاً افراد افسرده هستند و خود را سرزنش می کنند. همچنین ترجیح می دهند که هیچ ارتباط معنوی نزدیکی برقرار نکنند.
با اینکه کتاب ها، دوره ها و خودآموز های بسیاری در مورد موضوع کنترل استرس و مدیریت استرس و پیشرفت شخصیتی وجود دارد، بسیاری از افراد از آنها استفاده نمی کنند، و بازتاب آن را در بالا رفتن آمار مرگ و بیماری و کاهش کیفیت زندگی افراد می بینیم که نهایتاً به خدشه در سود و تجارت منجر می شود.